-
شنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ
-
۶۰۶
ریاست محترم و مستشاران معزز و عالیقدر دادگاه تجدیدنظر استان تهران
با سلام و تحیات وافر
احتراماً بنابر اظهارات و درخواست موکل ... در خصوص شماره پرونده ... و شماره بایگانی شعبه ... مطروحه در شعبه محترم ... دائر بر غصب عنوان و تهدید موضوع شکایت ... که منتج به صدور دادنامه (تصمیم نهایی شماره ...) مورخ ... گردیده و در مورخ ... از طریق سامانه ثنا ابلاغ گردیده است با در نظر گرفتن جهات مذکور در شقوق الف و ب و ت ماده 434 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری به رأی صادره به شرح مشروحه ذیل معترض و تجدیدنظرخواه بوده و خدمت عالی مقامان قضایی معروض میدارد :
*** شرح ماوقع
1- موکل ... برادر متهم ردیف اول پرونده مطرح رسیدگی آقای ... میباشد که پیرو اختلافات مالی فیمابین برادر خود و تجدیدنظرخوانده محترم ... ناخواسته وارد پروسه قضایی گردیده است و تجدیدنظرخوانده محترم صرفاً از باب ورود فشار عاطفی به متهم ردیف اول که طرف حساب وی بوده است در اقدامی غیراخلاقی اقدام به طرح شکایت صوری و واهی و ایذائی نسبت به موکل نموده است.
2- موکل صرفاً یک تماس تلفنی با تجدیدنظرخوانده محترم جهت ریش سفیدی و وساطت فیمابین برادر خود و تجدیدنظرخوانده محترم آنهم با دقایق کوتاه داشته است و هیچیک از عنوان یا عناوین انتسابی و محتوای مکالمه را به هیچ وجه من الوجوه از بدو امر تا به اکنون قبول نداشته و قبول ندارد و ارائه یک فایل صوتی مخدوش از ناحیه تجدیدنظرخوانده محترم تماماً صحنه سازی و غیرواقع میباشد و مناط اعتبار قرار گرفتن فایل صوتی متنازع فیه آنهم صرف 63 درصد انطباق صدا فارغ از ایرادات قانونی که در ذیل عنوان میگردد و عدم توجه به نزدیک به 40 درصد عدم انطباق وجاهت قانونی و شرعی ندارد و از محضر حضراتعالی تقاضای خروج فایل ساختگی از عداد دلایل تجدیدنظرخوانده محترم مصرانه و مجدانه مستدعیست.
3- شایان ذکر است : مع الأسف بازپرس محترم در دادسرا در غیاب وکیل موکل از وی پرسشی مطرح مینمایند بدین نحو که آیا با تجدیدنظرخوانده محترم تماس تلفنی داشته ای یا خیر ؟ و سپس در واکنش به پاسخ مثبت موکل شروع به نگارش صورتجلسه با دستخط ناخوانای خویش فرموده اند و همزمان به موکل دستور فرموده اند که ذیل برگه را امضاء و 100 میلیون پول به حساب دادگستری بابت وثیقه واریز کن وگرنه به زندان میروی !! و متعاقب این موضوع موکل بدون مطالعه صورتجلسه مدهوش در فضای ایجادی نسبت به امضاء ذیل صورتجلسه در شعبه بازپرسی اقدام نموده است.
4- موکل پس از فراغ خاطر و تودیع وثیقه در جلسه دادگاه محترم صراحتاً انتساب فایل صوتی به خود را آنرا انکار مینماید و عطف به دستور قاضی محترم شعبه تجدیدنظرخوانده محترم گوشی خود را به داخل جلسه آورده و نسبت به پخش فایل صوتی اقدام مینماید و قاضی محترم نیز با شنیدن فایل صوتی و تطبیق با صدای موکل حاضر در جلسه رسیدگی بدلیل عدم شباهت صوت موضوع را به پلیس محترم فتا ارجاع میفرمایند و در نهایت پلیس محترم فتا 63 درصد انطباق یعنی فقط کمی بیشتر از 50 درصد (علم قطعی و یقین ایجاد نگردیده) کاملاً ظنی و گمانی اعلام نظر میفرمایند که متأسفانه قاضی محترم دادگاه بدون لحاظ قواعد فقهی و متون اسلامی و قوانین مدون ساریه و جاریه و اصول حقوقی حاکم و عدم لحاظ فقدان سابقه کیفری و متأهل بودن و علیرغم فقدان عناصر مادی و قانونی و روانی بدون تعیین کلمات یا جملات دقیق و شفاف و بدون تفهیم اتهام به معنای اخص نسبت صدور رأی معترض عنه مینی بر محکومیت موکل به تحمل پانزده ماه حبس تعزیری بابت غصب عنوان و هفت ماه و پانزده روز حبس تعزیری بابت تهدید اقدام فرموده اند !!!
*** دفاعیات قانونی (ایرادات شکلی و ماهوی)
1- وفق دادنامه معترض عنه منعکس گردیده است : ((نظر به شکایت شاکی و شهادت شاهد تعرفه شده )) که تبعاً صرف شکایت مثبت حق نمیباشد و در مکالمه تلفنی شهادت شاهد عقلائی نبوده و وجاهت قانونی ندارد.
2- وفق دادنامه معترض عنه منعکس گردیده است : ((اقرار متهم به تماس تلفنی در دادسرا)) که به شرح فوق شرایط اخذ اقرار در دادسرا تشریح گردید و وجاهت قانونی نداشته و اقرار نزد قاضی محترم دادگاه نیز صورت نگرفته است.
3- وفق دادنامه معترض عنه منعکس گردیده است : ((صورتجلسه تماس شاکی و متهم در پلیس فتا ... که متهم در آن خود را سردار معرفی می نماید و و گزارش)) که این موضوع نیز دال بر وقوع جرم از ناحیه موکل نمیباشد چراکه پلیس محترم فتا صرفاً متن فایل صوتی ارائه شده از ناحیه تجدیدنظرخوانده محترم را خارج نویسی فرموده اند و لاغیر و در خصوص گزارش نیز بصورت ظن و گمان 63 درصد انطباق صوت کارشناسی گردیده است که فرصت اعتراضی نیز داده نشده است.
*** 4- وفق دادنامه معترض عنه منعکس گردیده است : ((علم به انتساب بزه های معنونه به متهم حاصل است )) و این درحالیست که حصول علم صرفاً با 63 درصد انطباق حاصل نمیگردد و به طریق اولی در حد ظن و گمان باقی میماند و عدم توجه به این ایراد جدی وارده منجر به محکومیت یک شخص بیگناه گردیده است.
*** 5- وفق ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) و به موجب ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی (اصلاحی به موجب ماده ۱۱ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۲/۲۳) جرم مندرج در این ماده قابل گذشت تلقی گردیده و مجازات آن به نصف تقلیل یافته است فلذا مجازات حبس به حداقل 15 روز و حداکثر 6 ماه کاهش یافته و تعیین مجازات هفت ماه و پانزده روز حبس تعزیری بابت تهدید از حداکثر مجازات قانونی بیشتر میباشد !!
*** 6- صرف نظر از عدم انتساب فایل صوتی به موکل متأسفانه در هیچ یک از مراحل دادرسی الفاظ تهدید و غصب عنوان به صورت شفاف و دقیق بیان و تفهیم اتهام نگردیده است و تبعاً دارا بودن بار حقوقی کلمات و عدم بیان آنها به موکل جهت دفاع روند دادرسی عادلانه را مخدوش و غیرقابل استناد مینماید و این ایراد قانونی اظهرمن الشمس به پرونده معترض عنه وارد میباشد.
*** دفاعیات تکمیلی جهت تشحیذ هرچه بیشتر اذهان عالی :
اولاً: در جایی که با توجه به پیشرفت تکنولوژی امکان استفاده از نرم افزارهای تغییر صدا وجود دارد در موضوع پرونده مطرح نظر نیز این امر به دلایل ذیل الذکر مستثنی نمیباشد و برهمین مبنا استدعای عطف توجه بلحاظ نقض دادنامه معترض عنه مورد تقاضاست.
ثانیاً: نکته حائز اهمیت آنکه در صورت اخذ استعلام از مخابرات و تطبیق مدت زمان تماس موکل با مدت زمان فایل ارائه شده از سوی شاکی به دلیل عدم تطابق زمانی متوجه ساختگی و واهی بودن فایل صوتی مبحوث عنه خواهید گردید.
ثالثاً: صرف نظر از ایراد به عدم ابلاغ نظریه کارشناس پلیس محترم فتا و سلب حق اعتراض موکل که موجب تضییع حقوق حقه اش گردیده است به عرض میرساند به دلالت مفاد گزارش کارشناس پلیس فتا، صدای ارائه شده از سوی شاکی علیرغم طرح تردید و شک صرفاً 63 درصد قابلیت انطباق داشته و به عبارتی قریب به 40 درصد خطاء در تشخیص این انطباق وجود دارد و همین امر یقینی بودن توجه اتهام به موکل را متزلزل و به استناد قاعده فقهی تدرا الحدود بالشبهات آن را در خور نقض مینماید که قطعاً درایت حضراتعالی در توجه به این امر مهم نیز مانع تضییع حقوق موکل خواهد بود.
رابعاً: با عنایت به وجود اختلاف شاکی و برادر موکل به شرح ادله مضبوط در پرونده به نظر می رسد طرح اتهام کذب غصب عنوان و تهدید صرفاً از باب تحصیل نیت ناصواب به منظور ایجاد تعذر و عسر و جرح برای برادر موکل در جهت تمکین از درخواست های غیر مشروع و غیر قانونی شاکی میباشد و همین مسئله گواه دیگری بر بی اعتباری ادعاهای واهی شاکی است.
خامساً: ارتکاب بزه جعل عنوان و تهدید پیوسته مورد انکار موکل واقع گردیده است و شکایت شاکی نیز مقید به هیچ دلیل دیگری نمیباشد لذا مستنداً به مواد 199 قانون مجازات اسلامی که حدنصاب اثبات جرم مذکور را مقید به تعرفه دو شاهد میداند و باتوجه به اینکه شاکی عاجز از ارائه دلیل برای حصول علم واقعی و یقینی است دعوی ایشان محکوم به بطلان و رد است.
با عنایت به مراتب ، فوق و نظر به عائلمند بودن موکل و نظر به حسن سابقه و عدم وجود هرگونه دلیلی در توجه اتهام به موکل از محضر حضراتعالی تقاضای نقض دادنامه معترض عنه تحت استدعاست.
*** معذلک بنابر عناوین معنونه صدرالبیان :
به جهت حاکمیت اصل لازم الرعایه اصاله البرائه (اصل برائت) و تفسیر به نفع متهم و لزوم توجه به قاعده درأ (ماده 120 ق.م.ا مصوب 1392) و ماده 2 قانون مجازات اسلامی و به لحاظ عدم کفایت دلیل محرز اثباتی مبنی بر علم و یقین و فقدان انگیزه و دلیل عقلائی و مادی در ارتکاب افعال انتسابی از ناحیه موکل و اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده 4 قانون آئین دارسی کیفری و بند دوم ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی و مخدوش بودن بارز و آشکار عناصر تشکیل دهنده بزه انتسابی و قاعده تفسیر مضیق به نفع متهم در حقوق کیفری ضمن عدم قبول اتهام انتسابی تقاضای پذیرش تجدیدنظرخواهی و نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم برائت موکل مصرانه و مجدانه مستدعیست.
قبلاً از الطاف حضراتعالی کمال تشکر و امتنان را دارم.
با تجدید مراتب احترام و سپاس - رضا صومی وکیل پایه یک دادگستری